کلوگ

وبلاگ و نویسه ی یک انسان زیرک. می نویسم برای آزادی ....
سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۳۴ ق.ظ

تحلیل رمان کاه و کهربا

کاه و کهربا

نویسنده : شکوفه شهبال

ژانر : عاشقانه و (از نظر من "درام" هم هست)

سناریو قوی ، نشان دادن دقیق آداب رفتاری ما ایرانی ها در مقابل آداب رفتاری غرب و حتی مقایسه این ها و حتی بعضی جاها به شخص تذکر می ده که از خطوط قرمز ما عبور نکن و حتی مقایسه تفکر قدیمی و بر پایه سنت خانواده ها در مقابل تفکرات مدرن جوان ها یه دقدقه اصلی این روز های جامعه ما شده رو به تصویر می کشه و یک موضوع زیبا فاصله دهک ها رو بخوبی نشون می ده و ملاک رو عشق و ادب می زاره که واقعا جای تحسین داره

از نقاط قوت دیگه قدرت تخیل فوق العاده شکوفه شهبال نویسنده این رمان انقدر که آدم فکر می کنه خود نویسنده در این شرایط بوده و لحظه لحظه این رمان رو با جونش نوشته و این یه حس زیبا به خواننده می ده و نمی زاره خواننده کسل بشه به نظر من همین باعث ایجاد قدرت جذب بالای این رمان شده وقتی شخص می خونه دیگه نمی تونه چند عبارت ساده رو هم حذف کنه اگر بخوام توی یک جمله کل این رمان رو خلاصه کنم می گم دفتر خاطرات یک دختر

ولی یه ایراد می گیرم اینکه ژانر رمان عاشقانه است ولی ما اولین گیرنده عشق رو خیلی دیر می گیریم اونهم یه گیرنده ضعیف بر پایه حدس و احتمال و گیرنده بعدی و بعدی با فاصله چشم گیری با هم فاصله دارن این باعث می شه شخص ارتباط خوبی با رمان برقرار نکنه چرا که اختلاف بیش از حدی در اول رمان بین گیرنده ها وجود داره

اما این خلع با حاشیه های خانواده به خوبی هرچه تمام تر تکمیل میشه و از اون جالب تر اطلاعات جالبیه که به خواننده رمان داده می شه از شعر باباطاهر بگیر تا درباره سبک کومنیسم تا نویسنده کتاب ها و اطلاعات در مورد اون ها این باعث می شه خواننده احساس یادگیری در کنار صمیمیت رو دریافت کنه که جای تحسین داره

از نقطه قوت های دیگه که می تونیم بگیم شروع فوقالعاده که شخص رو متهیر نمی کنه من بر خلاف دوستان نظرم اینه برای شروع شخص نباید هیجان زده شه بلکه باید شروع مثل سکوی پرتاب عمل کنه از آرامش تا هیجان

و همین طور نقطه قوت پایان که به زیبایی هرچه تمام تر در مخالف شروع قرار میگیره و در اوج خداحافظی می کنه که شخص رو وامی داره مثل سخنرانی های استاد علی شریعتی در حسینه ارشاد از جا بلند شه و کف بزنه

از ایراد های دیگه که از ژانر این رمان می تونم بگیرم اینکه بیشتر رگه هایی از ژانر اجتماعی و حتی کمدی می تونیم ببینیم و رگه های ژانر عاشقانه که باید ژانر اصلی باشه ولی در  اول رمان به شدت ضعیفه باید اینو بدونیم که خواننده این نوع رمان خواننده خاص داره و اونها به دنبال عاشقانه می گردن نه اجتماعی اگر اجتماعی یا کمدی می خواستند می رفتن یه رمان با ژانر اجتماعی یا کمدی می خوندن

اما می دونم نباید نقد کنم چرا که مقصر نویسنده نیست مقصر نظام ماست که همه چیو سانسور می کنه فیلم ها و سریال ها که اصلا آزادی ندارن کتاب ها هم که ممنوع الانتشار می شن، حتی روی افکار مردم هم سانسور می زارن و نمی زان رمان دقیق نوشته شه ، برای مثال بیایم ببینیم توی رمان های عاشقانه عشق باید بیداد کنه ولی در این رمان حتی یک بغل ساده هم سانسور شده و ما در کل رمان فقط یکبار این رو می بینیم که خیلی هم ماسمالی کرده

اما نشان دادن کلکل عمه و بردار زن در ابتدای رمان یه چیز جالبه تازه اینکه در قالب شوخی هرچی بخوان به هم می گن این خیلی خوبه و حس خیلی خوبی می ده ولی الان هم معتقدم اگه داستان از اینا زیاد شه از مسیر خودش که ژانر عاشقانه است خارج می شه

یه چیز زیبا دیگه در متن توسط نویسنده خوش فکر ما نوشته شده اینکه وضع سیما ایران رو ببینید یا فیلم با ژانر عاشقانه نمی سازند یا داستان یه خانواده فقیره یا خیلی مذهبی این ها هست که این شده وضع مملکت که داریم از این فیلم ها بالا میاریم اما این رمان یه خانواده با دهک متوسط به بالا است که خودش حس خوبی می ده و این انتخاب جای تحسین داره

اگر بخوایم ایرادی هم بگیریم باز اینو میتونیم تکرار کنیم که اگه خواننده خاص ژانر عاشقانه هستید می تونید از نصفه شروع کنید که رسما از اینجا با مقدمه شروع می شه یعنی  یک دوم اول رو می تونید حذف کنید اما اگر خواننده خاص نیستید حتی نمی تونید یک عبارت ساده از این کتاب رو حذف کنید چون بی شک جذب می شید

از دیدن یه عشق حقیقی و زیبا واقعا به اوج رسیدم با اینکه بسیار کم ولی بسیار زیبا

آفرین و احسنت بر ذهن خلاق شکوفه شهبال

لحظه ای که در وسط های این رمان بودم فکر کردم به شکلی واقعا چرت و پرت باید تموم بشه ولی به زیبا ترین شکل ممکن تمام شد

از جذابیت های دیگر این رمان تکراری نبودن این داستان رو خیلی مفید می دونم

و من اصلا از خواندن این رمان پشیمان نیستم و افتخار می کنم که یکی از کار های خانم شکوفه شهبال رو خواندم امید دارم آزادی عمل به نویسنده های ایرانی داده شه تا بتونن دقیقا داستان رو روی ژانر اصلی یعنی عشق حرکت بدن

امیدوارم این محدودیت ها برطرف بشه تا خود نظام با ملت طرف نشه

با تشکر از خانم شکوفه شهبال و ذهن خلاق ایشون

خداوند به ایشون سامتی بده

و ایشون رو برای ما نگه داشته باشه...

14 / خرداد / 1399 کلوگ داهی

دریای کاسپین



نوشته شده توسط klüg ...
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

کلوگ

وبلاگ و نویسه ی یک انسان زیرک. می نویسم برای آزادی ....

تحلیل رمان کاه و کهربا

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۳۴ ق.ظ

کاه و کهربا

نویسنده : شکوفه شهبال

ژانر : عاشقانه و (از نظر من "درام" هم هست)

سناریو قوی ، نشان دادن دقیق آداب رفتاری ما ایرانی ها در مقابل آداب رفتاری غرب و حتی مقایسه این ها و حتی بعضی جاها به شخص تذکر می ده که از خطوط قرمز ما عبور نکن و حتی مقایسه تفکر قدیمی و بر پایه سنت خانواده ها در مقابل تفکرات مدرن جوان ها یه دقدقه اصلی این روز های جامعه ما شده رو به تصویر می کشه و یک موضوع زیبا فاصله دهک ها رو بخوبی نشون می ده و ملاک رو عشق و ادب می زاره که واقعا جای تحسین داره

از نقاط قوت دیگه قدرت تخیل فوق العاده شکوفه شهبال نویسنده این رمان انقدر که آدم فکر می کنه خود نویسنده در این شرایط بوده و لحظه لحظه این رمان رو با جونش نوشته و این یه حس زیبا به خواننده می ده و نمی زاره خواننده کسل بشه به نظر من همین باعث ایجاد قدرت جذب بالای این رمان شده وقتی شخص می خونه دیگه نمی تونه چند عبارت ساده رو هم حذف کنه اگر بخوام توی یک جمله کل این رمان رو خلاصه کنم می گم دفتر خاطرات یک دختر

ولی یه ایراد می گیرم اینکه ژانر رمان عاشقانه است ولی ما اولین گیرنده عشق رو خیلی دیر می گیریم اونهم یه گیرنده ضعیف بر پایه حدس و احتمال و گیرنده بعدی و بعدی با فاصله چشم گیری با هم فاصله دارن این باعث می شه شخص ارتباط خوبی با رمان برقرار نکنه چرا که اختلاف بیش از حدی در اول رمان بین گیرنده ها وجود داره

اما این خلع با حاشیه های خانواده به خوبی هرچه تمام تر تکمیل میشه و از اون جالب تر اطلاعات جالبیه که به خواننده رمان داده می شه از شعر باباطاهر بگیر تا درباره سبک کومنیسم تا نویسنده کتاب ها و اطلاعات در مورد اون ها این باعث می شه خواننده احساس یادگیری در کنار صمیمیت رو دریافت کنه که جای تحسین داره

از نقطه قوت های دیگه که می تونیم بگیم شروع فوقالعاده که شخص رو متهیر نمی کنه من بر خلاف دوستان نظرم اینه برای شروع شخص نباید هیجان زده شه بلکه باید شروع مثل سکوی پرتاب عمل کنه از آرامش تا هیجان

و همین طور نقطه قوت پایان که به زیبایی هرچه تمام تر در مخالف شروع قرار میگیره و در اوج خداحافظی می کنه که شخص رو وامی داره مثل سخنرانی های استاد علی شریعتی در حسینه ارشاد از جا بلند شه و کف بزنه

از ایراد های دیگه که از ژانر این رمان می تونم بگیرم اینکه بیشتر رگه هایی از ژانر اجتماعی و حتی کمدی می تونیم ببینیم و رگه های ژانر عاشقانه که باید ژانر اصلی باشه ولی در  اول رمان به شدت ضعیفه باید اینو بدونیم که خواننده این نوع رمان خواننده خاص داره و اونها به دنبال عاشقانه می گردن نه اجتماعی اگر اجتماعی یا کمدی می خواستند می رفتن یه رمان با ژانر اجتماعی یا کمدی می خوندن

اما می دونم نباید نقد کنم چرا که مقصر نویسنده نیست مقصر نظام ماست که همه چیو سانسور می کنه فیلم ها و سریال ها که اصلا آزادی ندارن کتاب ها هم که ممنوع الانتشار می شن، حتی روی افکار مردم هم سانسور می زارن و نمی زان رمان دقیق نوشته شه ، برای مثال بیایم ببینیم توی رمان های عاشقانه عشق باید بیداد کنه ولی در این رمان حتی یک بغل ساده هم سانسور شده و ما در کل رمان فقط یکبار این رو می بینیم که خیلی هم ماسمالی کرده

اما نشان دادن کلکل عمه و بردار زن در ابتدای رمان یه چیز جالبه تازه اینکه در قالب شوخی هرچی بخوان به هم می گن این خیلی خوبه و حس خیلی خوبی می ده ولی الان هم معتقدم اگه داستان از اینا زیاد شه از مسیر خودش که ژانر عاشقانه است خارج می شه

یه چیز زیبا دیگه در متن توسط نویسنده خوش فکر ما نوشته شده اینکه وضع سیما ایران رو ببینید یا فیلم با ژانر عاشقانه نمی سازند یا داستان یه خانواده فقیره یا خیلی مذهبی این ها هست که این شده وضع مملکت که داریم از این فیلم ها بالا میاریم اما این رمان یه خانواده با دهک متوسط به بالا است که خودش حس خوبی می ده و این انتخاب جای تحسین داره

اگر بخوایم ایرادی هم بگیریم باز اینو میتونیم تکرار کنیم که اگه خواننده خاص ژانر عاشقانه هستید می تونید از نصفه شروع کنید که رسما از اینجا با مقدمه شروع می شه یعنی  یک دوم اول رو می تونید حذف کنید اما اگر خواننده خاص نیستید حتی نمی تونید یک عبارت ساده از این کتاب رو حذف کنید چون بی شک جذب می شید

از دیدن یه عشق حقیقی و زیبا واقعا به اوج رسیدم با اینکه بسیار کم ولی بسیار زیبا

آفرین و احسنت بر ذهن خلاق شکوفه شهبال

لحظه ای که در وسط های این رمان بودم فکر کردم به شکلی واقعا چرت و پرت باید تموم بشه ولی به زیبا ترین شکل ممکن تمام شد

از جذابیت های دیگر این رمان تکراری نبودن این داستان رو خیلی مفید می دونم

و من اصلا از خواندن این رمان پشیمان نیستم و افتخار می کنم که یکی از کار های خانم شکوفه شهبال رو خواندم امید دارم آزادی عمل به نویسنده های ایرانی داده شه تا بتونن دقیقا داستان رو روی ژانر اصلی یعنی عشق حرکت بدن

امیدوارم این محدودیت ها برطرف بشه تا خود نظام با ملت طرف نشه

با تشکر از خانم شکوفه شهبال و ذهن خلاق ایشون

خداوند به ایشون سامتی بده

و ایشون رو برای ما نگه داشته باشه...

14 / خرداد / 1399 کلوگ داهی

دریای کاسپین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سریع تجارت خود را شروع کنید