کلوگ

وبلاگ و نویسه ی یک انسان زیرک. می نویسم برای آزادی ....

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گل» ثبت شده است

به نام خداوندگار گل ها

سلام بر زخم های گل پونه

در غروب آفتابی دردناک در کنار ساحل دریای نشسته ام که هنوز رد پاهای ماد ها بر روی شن های داغ ساحل مانده است گویا این تاریخ از این ساحل دل نمی کند ... شاید این دریا آخرین چیزی باشد که دارم

از دیدن آفتاب دلم می گیرد آنهم این آفتاب دردناک ... همه پلیدی ها، دَدی ها و بدی ها را می بیند و دم نمی زند

او از همه ستمکار تر است

سرم را زمین می اندازم ، به شن های داغ ساحل نگاهی می اندازم امروز هم مانند دیروز ... بدون هیچ تغییر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۹ ، ۱۰:۱۸
klüg ...

تقدیم به گل پونه

به نام خداوند گل ها

سلام بر گل پونه

جمعه 30 خرداد

مثل همیشه داشتم با کسی چت می کردم ، یک گل پونه پشت چت بود گلی زیبا که عطوفت مادرانه اش بی حد و اندازه بود

مرا از خودم بهتر می شناخت تک تک کلماتش بوسه ای بود بر افکار تاریک شده ی من

صدای شیوا

نگاه گیرا

احساسه غریبی داشتم: مگر می شود کسی مرا به این خوبی بشناسد، سنگ صبور من باشد؟

تک تک جملاتش آغوش گرم مادرانه ای بود بر افکار غرب ضده ی من

دست و پایم رو گم کرده بودم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۰۸
klüg ...
سریع تجارت خود را شروع کنید