وضع اصلاحات در ایران و در آینده
به نام اصلاح کننده امور
خوشا بحال زحمت کشان در راه عدالت زیرا ملکوت آسمان ازان ایشان است
(انجیل متی)
ساختار اصلاحات بر چند گروه تقسیم می شود؟
اصلاحات بر خلاف دو حلقه کیان و نیاوران و بر خلاف جنبش های تفکری حال حاظر در این جناح به سه گروه تقسیم می شوند، گروه اول محافظه کاران و کسانی که می خواهند خود را به حکومت وصل کنند باید این را هم گفت این گروه با نزدیک شدن به حکومت حمایت مردمی را از دست می دهند و همان طور که کاگزاران حمایت مردمی خود را از دست داد؛
گروه دوم اعتدالگرایان هستند، با اینکه خود را یک جناح می دانند ولی همه مردم می توانند به فهمند اینا همان محافظه کارانی بودند که از حمایت حکومت نا امید شدند و به سمت جبهه اصلاحات آمدند مانند دکتر حسن روحانی و دکتر علی لاریجانی؛
گروه سوم معترضین و روشنفکران هستند؛ کسانی که از آن ابتدا یا از اواسط دیگر امیدی به حکومت نداشتند و ندارند و به سمت مردم آمدند و حمایت مردمی خیلی خوبی هم کسب کردند مانند جنبش سبز و تا حدودی حلقه کیان و حتی بزرگان اصلاحات مانند مجمع روحانیون مبارز که یکی از اصلی ترین قدرت های اصلاحات است.
به نظر شما اصلاحات از راهبرد کدام گروه استفاده کند بهتر است؟
قبل از اینکه به این مطلب بپردازیم خوب است بگویم اصلاحات یعنی اتحاد این سه گروه و تا این سه گروه کنار هم بودند اصلاحات پیروز خواهد شد و گرنه یک لحظه هم دوام نخواهد آورد و وظیفه اتحاد و تصمیم گیری که هر سه گروه قبول کنند با شورای سیاستگذاری و شورای هماهنگی اصلاحات بود اما همه می دانستیم که این کار اصلی رهبر اصلاحات دکتر محمد خاتمی بود که به بدترین شکل ممکن انجام گرفت؛
اگر بخواهیم بگوییم که راهکارکدام گروه بهتر است باید به کارنامه این گروه ها نگاه کنیم، گروه محافظه کار 30 سال تمام فعالیت کرد و هر ساعت که جلو می رفت یک ساعت به بدبختی نزدیک تر می شد یعنی می خواهم بگویم اصلاحات به اینجا رسیده بود پس کسی که 30 سال پیام بازرگانی نظام بوده و به هیچ چیز نرسیده همان بح که راهبرد هایش به مسخره گرفته شود، گروه دوم و اعتدالگرایان یک بار شانس خود را امتحان کردند و آن ائتلاف با حسن روحانی بود که شخصا در سال 92 و 96 رای دادن به ایشان را بدبخت کردن اصلاحات نامیدم دیدیم که اصلاحات بعد از ائتلاف با ایشان یک شب خواب درست حسابی نداشت که در این باره بعدا صحبت خواهم کرد، گروه سوم و تنها گروه باقی مانده هم قبلا شانس خود را امتحان کرد و در لحظات 90 دقیقه که سوت پایانی و پیروزی را می خواستند بزنند با اشتباه دو گروه دیگر اصلاحات و حمایت نکردن از جنبش سبز این گروه هم به سرنوشت دو گروه دیگر پیوست؛ پس ادامه دادن هر سه راهبرد مسخره کردن مردم است
به نظر شما در آینده ایران که اصولگرایان بر میز ریاست تکیه زنند وضع مردم چگونه خواهد شد؟
خوب برای اینکه این سوال را پاسخ دهیم باید قوی تر فرضیه انتخاب مهندس احمدی نژاد برای ریاست جمهوری فکر کنیم، خوب مثال که ایشان انتخاب شدند ، رئیس قوه قظائیه کسی است که به ایت الله اعدام می گویند ، بروید دهه 60 را مطالعه کنید با چه وضعی حکم بر اعدام مردم می دادند، ایشان بزرگ شده آن گروهی بودند که اول اعدام می کردند و بعد پرونده را به قاضی می دادند که برسی کند، آخر هم نام اسلامی گری روی خود می گذاشتند آیا چنین شخصی عادل است؟؟ آیا چنین شخصی می تواند عدالت را به مردم هدیه دهد؟؟ من که بعید می دانم؛ رئیس قوه مققنه و مجلس هم که کسی است که با وحشیانه ترین شکل ممکن به معترضین کوی دانشگاه حمله کرد ، دانشجویان بدبخت ما را زد،کشت،برد و حتی به دختران ما تجاوز کردند، اینها از آن تبارن!!! چنین کسانی اصلا می توانند در مورد زنان و مردان نظر بدهند؟؟ اینها همان هایی هستند که زن را برای بچه داری و خالی کردن هوسشان می خواهند، تفکرات اینان اگر از عرب جاهلیت بدتر نباشد بهتر نیست خوب قوه مجریه هم به همین شکل آیا اینان برای مردم مفید اند؟؟ آیا اینان برای مردم خوب اند؟؟ این ها همان کسانی بودند که نخبه های ما را روی هوا پر پر کردند و آخر با یک کلمه اشتباه ماس مالی کردند، همین آقای قالیباف دستانش به خون ندا آقاسلطان که بر روی دستان ما جان داد آلوده است؛ اگر اینان می خواهند برای مردم تصمیم بگیرند پس باید فاتحه این مردم را خواند.
از چه زمانی نابودی اصلاحات کلید خورد؟
سال 88 اصلاحات در لحظات پایانی و در شادی پیروزی با گلوله های آهنین به زمین نشست و دیگر بلند نشد، تنها کسی که می توانست اصلاحات را نجات دهد دو گروه محافظه کار و اعتدالیون بودند که به کمک نیامدند و نتیجه اش شروع نابودی اصلاحات شد، جنبش سبز و یا بهتر است بگوییم گروه سوم و معترض از اصلاحات شدا شدند و به عبارتی دیگر یک دست اصلی اصلاحات قطع شد و اصلاحات با اشتباه تمام به فکر اعتدال افتاد که اصلا وقت اعتدال نبود و با اشتباه بزرگ و تاریخی اصلاحات یک دست کمکی خود که قرار بود در بدترین شرایط به کمک اصلاحات بیاید را از دست داد و فقط ماند یک دست دیگر که 30 سال بود که سوخته بود پس به این معناست که اصلاحات دیگر جانی برای زنده بودن ندارد ولی این به معنای نابود کامل نیست و نخواهد بود.
آیا اصلاحات مرده است و یا نجات پیدا خواهد کرد؟
تا من هستم شما هستید اصلاحات نخواهد مرد، اصلاحات برای مردم است و تا وقتی که مردم هستند اصلاحات هم خواهد بود، همین اعتراضات آبان ماه را ببینید با بی شرمی این انقلابی ها هزاران معترض را کشتند و کسی دم نزد و تنها کسی که اعتراض حمایت کرد اصلاحات بود، من به مردم قول می دهم تا وقتی که مردم هستند اصلاحات هم خواهد بود؛ تنها راه و بهترین راه ممکن برای اصلاحات این بود که به یک خواب زمستانی اجباری برود و برای همین شورای سیاستگذاری اصلاحات اعلام کرد که در انتخابات شرکت نمی کند یعنی می خواهد رینگ مبارزه را به حریف بدهد تا خود را آرام از مبارزه فاصله دهد تا خود را ترمیم کند این تصمیمی بود که سران اصلاحات گرفتند و از نظر من بهترین تصمیم ممکن بود برای همین اصلاحات در انتخابات 1400 کاندیدی ندارد و نخواهد داشت و نباید هم داشته باشد، من به همه مردم قول می دهم اصلاحات به خواب خواهد رفت و وقتی برگشت با قدرت و نیرو های جوان با به عرصه مبارزه خواهد گذاشت.
این خواب زمستانی چه زمانی طول خواهد کشید؟
فعلا جوانان پای کار آمدند و من امید دارم تا قبل از انتخابات 1400 اصلاحات بیدار شود ولی هنوز هم معتقدم اصلاحات نباید در انتخابات 1400 شرکت کند.
سر انجام و کار این سه گروه زمانی که اصلاحات جدید متولد خواهد شد چگونه است؟
از نظر من این ساختار تغییری نخواهد کرد اما می توانم تضمین دهم این حزب ها و این جنبش های فرسوده به گاراژ تاریخ خواهد پیوست و اصلاحات جدیدی متولد خواهد شد که جهان را خیره خواهد کرد.
شما رهبری اصلاحات جدید را چگونه خواهید دید؟
من به شخصه معتقدم دکتر محمد خاتمی در اصلاحات جدید حضور خواهد داشت ولی نه به عنوان رهبر بلکه به عنوان پیر و مرشد و رهبری اصلاحات جدید یک رهبری دموکراتیک و یک انسجام قدرت مند خواهد شد.
از نظر شما اولین چالش روبروی اصلاحات جدید چیست؟
از نظر من مهم ترین و اولین چالشی که اصلاحات جدید با آن روبرو خواهد شد قبول و فهم این جناح جدید توسط اصلاح طلبان کهنه است چون آنها و تفکراتشان باید به سطل آشغال تاریخ بپیوندند و قانع کردن آنها برای اینکار کار آسانی نخواهد بود.
ممنون سپاس
خداوندا فهمی ده تا نفهم ها را هم بفهمیم ...
پایان